سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دهکده شعر حمایت از شایان نجاتی ترانه سُرا
 
قالب وبلاگ
پیوندهای روزانه

ضیافت آنچنانی

طریقه‌ی بیدار کردن مردم برای سحری خوردن
1 - بعضی از مردم که توانایی آن را داشتند ، از ساعاتی قبل از سحر ، طبل بزرگی بر پشت شتر گذاشته ، خودشان هم سوار می شدند و با حرکت ملایم شتر در کوچه ها می‌گشتند و با زدن ضربه های محکم و یکنواخت بر طبل مردم را بیدار می کردند . این کار تا طلوع آفتاب ادامه داشت .

2 - خانم موید محسنی در کتاب فرهنگ عامیانه سیرجان نوشته اند که : هنگام سحر عده‌ای چراغ دستی (‌فانوس ) به دست گرفته ، در کوچه ها راه می‌رفتند و در منازل را می‌زدند و از پشت در باصدای بلند به صاحب‌خانه می‌گفتند

رمضوون اومده مهمونش کنین
گاو و گوساله به قربونش کنین
گاو گوساله نباشه دم چنگ
خروس یه ساله به قربونش کنین
خروس یه ساله نباشه
ماهی پَن (‌پنج ) ساله به قربونش کنین

3 – همسایه‌ها نیز این کار را با کوبیدن ضرباتی بر دیوارهای مشترک ( تیغه های نازک ) که اصطلاحا به آن پی‌کوفتن می‌گفتند و یا با ریختن آب از روی پشت بام در منازل اقدام به بیدار نمودن خفتگان می کردند .

4- بانگ خروس
خروس در شب سه مرتبه می خواند : مرتبه اول ، نیمه شب . مرتبه دوم ، ساعتی بعد از نیمه شب و مرتبه سوم ، سحر . برای همین بعضی از خانواده ها ، خروس را در گنجینه‌ها یا بخاری های دیواری حبس می کردند تا با صدایش از خواب بیدار شوند
در اکثر شهر‌های ایران ، وجود خروس را در خانه خوش‌یمن می دانستند . مخصوصا خروس سفید چل‌تاج که نشانه خیر و برکت است و هرکس صاحب خروس سفید چل تاج بود می‌گفتند پریان و جنیان بد به خانه اش نمی آیند . افسانه ای هم درباره خروس سفید در بین مردم رایج است که گویند : در عرش الهی خروس سفید و بزرگی وجود دارد که دمادم سحر و اذان صبح چشمانش را بر روی هم می گذارد ، بال‌هایش را بر هم می‌زند و با صدای بلند اذان می‌گوید . صدای اذان آن خروس که به گوش خروس‌های زمینی می‌رسد ، همه‌ی خروس‌ها به تقلید از خروس عرش شروع به خواندن می کنند . مردم را از وقت سحر با خبر می کنند .
مردم دماوند می‌گویند : خروس شب‌هنگام پنج مرتبه ، نیم ساعت به نیم ساعت می‌خواند و در اصطلاح به هر نوبت خواندن یک پنجمی گویند . پنجمی اول زنان خانه را از خواب بیدار می‌کند تا مشغول پختن سحری شوند . پنجمی دوم ، سماور زغالی را آتش می‌زنند . پنجمی سوم همه‌ی اعضا خانواده بیدار می شوند و سحری می‌خورند . پنجمی چهارم ، چای می خورند و دهان می‌شورند . پنجمی پنجم . از این لحظه به بعد دیگر حق خوردن ندارند و در همین هنگام صدای اذان بلند می‌شود
5 – بعضی از مردم معتقد بودند ، اگر در هنگام خواب با انگشت بر روی زمین ضربه بزنند و بگویند :
« ای زمین گناه من به گردنت سحر بیدارم کن » و یا ای زمین گناه مفتش و گمرکچی به گردنت ، سحر بیدارم کن » زمین انها را بیدار خواهد کرد .
6- بعضی به نیت اینکه موقع سحر از خواب بیدار شوند ، شب قبل از خواب سوره یاسین و طه را می خواندند و از خدا می خواستند که سحر بیدار شوند
7- زدن نقاره
تا سی، چهل سال قبل برای بیدار کردن مردم از صدای نقاره استفاده می‌کردند . نقاره دو مرتبه به صدا در می امد . یک مرتبه قبل سحر برای بیدار شدن و مرتبه دوم چند دقیقه قبل از اذان و هر مرتبه هم نیم ساعت نقاره می‌زدند .
8 – بوق حمام
حمام های قدیمی بوق‌هایی برنجی داشتند که برای اعلام شروع و پایان کار حمام بوق را به صدا در می‌آوردند . در ماه رمضان هم اغلب حمام‌ها سحر و افطار ، با زدن بوق مردم را خبر می کردند
9- توپ در کردن
از زمانی که توپ به ایران آمد یکی از وسایلی که برای بیدار کردن مردم در سحر و اعلام وقت به کار می‌رفت توپ در کردن بود . در این توپ عوض گلوله ، از کهنه و پارچه استفاده می کردند و آنقدر سمبه می‌زدند تا فشرده شود . بعد فتیله را به باروت توپ وصل می‌کردند و آتش می‌زدند با انفجار باروت کهنه‌های فشرده شده به بیرون پرتاب و باعث ایجاد صدا می شد
10 - مناجات
بسیار از مردم با صدای مناجات هایی که یکی دوساعت مانده به سحر از گلدسته های مسجد و پشت‌بام خانه‌ها بلند می شد از خواب بیدار می‌شدند . مناجات‌ها اغلب سوره‌ی والفجر بود و دعاهایی از مفاتیح‌الجنان ویا مناجات نامه عبدالله انصاری .
چند مناجات که عمومیت داشت :
شب خیزکه عاشقان به شب راز کن
گرد در بام دوست پرواز کنند … یاالله
هر جا که دری بود به شب در بندند
الا در دوست را که شب باز کنند … یا الله

۞۞۞
ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی
در ظلمت شب صبح نماینده تویی
درهای امید به رخم بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
۞۞۞
ای ذات تو بر کل ممالک شده فرد
سر در خط بندگیت داده زن و مرد
گر جمله‌ی کائنات کافر گردند
بر دامن کبریات ننشیند گرد

یارب زکرم بر من دل ریش نگر
تو محتشمی بر من درویش نگر
شایسته درگهت ندارم چیزی
بر من منگر بر کرم خویش نگر

در هر سحری با تو همی گویم راز
در حضرت تو همی کنم راز و نیاز
بی منت بندگانت ای بنده نواز
کار من بیچاره‌ی درمانده بساز


[ شنبه 85/7/8 ] [ 8:0 صبح ] [ مریم پویا ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 76750