بهم گفت پشت سرتو ببين ...نگاه كردم ...خودم بودم ...ولي كوچيك شده بودم... كوچيك كوچيك ...انگار هنوز مدرسه نميرفتم... سفيد سفيد ...مثه نور...نزديكش شدم ...نزديك و نزديك تر... اينقدركه ديگه منم شدم مثه اون... كوچيك كوچيك... سفيد سفيد... آيينه افتاد... اين بار شكست... نيم خيز نشستم...تو آيينه پر از ترك خودمو ديدم كه خرد شده بودم... آيينه گفت دوست دارم ......سلام.اميدوارم هرجا هستيد سلامت و شاد باشيد...بابهترين ارزوها..ياحق
سلام خوبين شما
وب لاگ زيبائي دارين
تبريك به شما خيلي شكيل و عرفانيه
گاهي وقتا رعايت نكردن ظاهر ظلم در حق باطنه
اين مطلب هم امضاي منه
دوست من سلام. با يه ترانه جديد به روز هستم. و با معرفي يه مرجع براي ترانه سرايي . نظر و نكته هاي اشاره شده از طرف شما مي تونه صفحه اي از اين كتاب باشه . منتظرم.
مبتكر باشيد.
يا حق
سلام
خوشحالم مي بينم دست نوشته هاي شايان اينجا هم هست
اميدوارم حضوري پر رنگ داشته باشيد
يا مدبر