دهکده شعر حمایت از شایان نجاتی ترانه سُرا | ||
روزی خواهد آمد فلسطین نفس خواهد کشید روزی که دیگر کسی دود و آتش را نفس نخواهد کشید روزی که قدس بوی عطر محمدی خواهد داد و در آنجا محبت و عشق را نذری می دهند روزی خواهد آمد دیگر کودکی فلسطینی بی خانه و بی کس درچنگ ضحاکان روزگار اسیر نباشد روزی فرا خواهد رسید همه ما در قدس عزیز نماز عشق بخوانیم چشمها را باز کنید نور همین نزدیکیست قدس برای همه قلبهای عاشق و مسلمان است بدانید که بیت المقدس منتظر همه ماست به امید پیروزی قدس عزیز................ [ پنج شنبه 85/7/27 ] [ 9:1 عصر ] [ مریم پویا ]
[ نظرات () ]
همانطور که در تصور فوق مشاهده میفرمائید بازوی راست خانم انوشه انصاری ایرانی است ولی از نوع ناشناسش! چون پرچم ایران زمان پهلوی “الله اکبر” نداشت ولی شیروخورشید داشت. الان هم که شیروخورشید ندارد، “الله اکبر” و “لا اله الا الله” دارد. حالا پرچم مطبوع ایشون “الله اکبر” دارد ولی بقیه رو ندارد. نتیجه میگیریم؛ پرچمی که خانم انصاری به بازوی راست (در مقابل بازوی چپ آمریکایی) زدهاند، نه امروزی است و نه دیروزی… پینوشت: اینجوری نمیشه. پرچم رسمی کشور ایران همونیه که در سازمان ملل ثبت شده و حتی در نیویورک هم همون برافراشته میشه. این که دیگه نمیشه توسط یک شخص دستکاری بشه. اگر ایشون از اون پرچم خوشش نمیاد (یا نمیخواد با سلطنتطلبهای اونور درگیر بشه و کتک بخوره) بهتره اصلاً از خیر پرچم بگذره و یک کلمه به فارسی بنویسه “ایران”. حتی اگر باز وسط همین پرچم خالی نبود و یک کلمه فارسی “ایران” نوشته میشد باز هم جالب بود. [ چهارشنبه 85/7/19 ] [ 2:33 عصر ] [ مریم پویا ]
[ نظرات () ]
شوهر: سلام،من Log in کردم. زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟ شوهر: Bad command or File name زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم! شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟ شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من. شوهر: Sharing Violation, Access Denied زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود. شوهر: Data Type Mismatch زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی. شوهر: By Default زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم. شوهر: Hard Disk Full زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟ شوهر: Unknown Virus Detected زن: خب مادرم چی؟ شوهر: Unrecoverable Error زن: و رابطه تو با رئیست؟ شوهر: The only User with Write Permission زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟ شوهر: Too Many Parameters زن: خوب پس منم میرم خونه بابام. شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم! شوهر: Close all Programs and Logout for another User زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم. شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer [ سه شنبه 85/7/11 ] [ 9:44 عصر ] [ مریم پویا ]
[ نظرات () ]
طریقهی بیدار کردن مردم برای سحری خوردن 2 - خانم موید محسنی در کتاب فرهنگ عامیانه سیرجان نوشته اند که : هنگام سحر عدهای چراغ دستی (فانوس ) به دست گرفته ، در کوچه ها راه میرفتند و در منازل را میزدند و از پشت در باصدای بلند به صاحبخانه میگفتند رمضوون اومده مهمونش کنین 3 – همسایهها نیز این کار را با کوبیدن ضرباتی بر دیوارهای مشترک ( تیغه های نازک ) که اصطلاحا به آن پیکوفتن میگفتند و یا با ریختن آب از روی پشت بام در منازل اقدام به بیدار نمودن خفتگان می کردند . 4- بانگ خروس یارب زکرم بر من دل ریش نگر در هر سحری با تو همی گویم راز [ شنبه 85/7/8 ] [ 8:0 صبح ] [ مریم پویا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |